۱۳۸۸ مهر ۱۹, یکشنبه

روش کپی کردن مجموعه نرم افزاری ام آر تی(محمد رضا توکلی)

برای کپی کردن فایلهای موجود در ده سی دی MRT
با استفاده از نرم افزار NERO فایل مورد نظر را به صورت image در می آوریم. سپس image مورد نظر را با درایو مجازی باز می کنسم و فایل مربوطه را copy و paste می کنیم.
هادی

Popol vuh ( پوپول وه )

من اخيرا كتاب Popol vuh ، كتاب مقدس قوم مايا را به فارسي ترجمه كرده ام . اما هنوز چاپ نشده است . اين سومين كتابي است كه من ترجمه كرده ام . كتابهاي قبلي ام به اين شرح است :



  • ارابه هاي سرنگون ، ترجمه The Chariots Still Crash نوشته كليفورد ويلسون ( ‍Clifford Wilson) كه پاسخ به ادعاهاي اريش فون دانيكن است .

  • حيات پس از مرگ طبق شواهد علمي ، ترجمه Immortality ، The ScientificEvidence

نوشته آلسون ج. اسميت ( Alson J. Smith) .

كتابهاي جالبي هستند . خواندنشان ضرر ندارد . البته اگر كتابهاي مهمتري سراغ داشته باشيم .

بعدا بيشتر به پوپول وه خواهم پرداخت . اگر كسي هم طالب است چاپش كند يا علي ! فكر مي كنم مترجمهاي جوان هم مثل شاعران قديم نيازمند يك نفر حامي هستند كه از كارهاي آنها حمايت مالي كند . في امان الله

Popol vuh ( پوپول وه )

من اخيرا كتاب Popol vuh را كه كتاب مقدس قوم ما

ترجمه

ترجمه كار مشكلي است . بايد هم زبان بداني و هم هنر زبان آوري داشته باشي .

همه فكر مي كنند هر كلمه اي در هر زباني يك معادل دقيق دارد . مثلا water مي شود آب ؛ sky مي شود آسمان ووو . اما وقتي در متون و منابع زباني غور مي كنيم مي بينيم هميشه هم اينطور نيست . بعضي وقتها مي شود مفهوم كلمه را فهميد اما نمي شود معادل دقيقي تصور كرد . چون بر خلاف آنچه خيلي ها فكر مي كنند معناي كلمات فقط مبتني بر مبناي لغوي نيست و بعضا متاثر از ديدگاه فرهنگي و اجتماعي ، ديني و غيره است . مثال مي زنم . در فارسي يا عربي همه مي دانند صراط چيست . تصور گويشوران اين زبانها از اين كلمه فقط راه يا مسير نيست . اين كلمه مضموني ديني دارد كه معادل دقيقي در زبان انگليسي براي آن سراغ نداريم . مثلا مي گوييم Road ، يا مثلا Path . خوب ، صراط چه فرقي با Path دارد . فرقش اين است كه تصور ذهني ما از صراط يك جاده نيست ، بلكه يك پل ( bridge ) است در حالي كه تصور انگليسي زبان از Path در نهايت امر فقط يك « راه » است . حال شما تصور كنيد كه ما در ترجمه با چه مقدار از اين مسائل روبرو هستيم .

حال ، معادل يابي فقط يكي از مشكلات ترجمه است و شايد در برابر اصل مشكل يعني زبان آوري و دقت زباني چيزي نباشد .

مترجمي حاصل عمر است . كسي با كلاس كنكور رفتن مترجم نمي شود . اگر كسي ترجمه مي كند خوب مي داند . مخصوصا كساني كه از ترجمه خود نفع اقتصادي ندارند . فلاني دوست دارد ترجمه كند ؛ هنرش را دارد . حالا شايد ممر درآمدش از زباني داني اش نباشد . مثلا ممكن ساعت ساز يا كارمند فلان اداره باشد . چه ايرادي دارد . برعكس اينها ، خيلي از درس خوانده هاي رشته هاي زبان بهره اي از ترجمه ندارند . يكي از دوستان كه فارغ التحصيل مترجمي زبان انگليسي بود ترجمه هايش را مي داد دوستان انجام مي دادند . مي گفت شما چطور حوصله داريد اين همه متن را كلمه به كلمه ترجمه كنيد ؟ من كه نمي تونم .